نمیدانم دههی هفتادی یا هشتادی هستید با کلی آرزو یا یک دههی شصتی پُر پتانسیل اما ناکام… ممکن است پدر یا مادری باشید که تمام دغدغهتان شکوفا شدن فرزندانتان است. بعید نیست که کارمند و یا خانم خانهداری باشید که از وضعیت موجود راضی نیستید. میتوانید یک رئیس باشید که از بیانگیزگی کارمندانتان مینالید؛ حتی اگر فردی هم باشید که دیگر به رابطهی عاطفیاش خوشبین نیست، دور از انتظار نیست.حدس میزنم ازجمله کسانی باشید که بارها برای انجام کار و تحصیل برنامهریزی کردهاید اما یا به آن برنامه عمل نکردهاید و یا آن برنامه، کار، باشگاه و رژیم را ناتمام رها کردهاید… اگر اینچنین است و تاکنون هیچ کتاب، کلاس، دوره، استاد و مشاوری نتوانسته است مشکلات عملگرایی، اهمالکاری، ناامیدی، بیانگیزگی، بیحوصلگی و بیارادگی شما را بهصورت ریشهای و برای همیشه حل کند، شما را به مطالعهی این کتاب چندرسانهای جذاب دعوت میکنم. |
کتاب جذاب «قویتر از قبل» در دو جلد به ۳ پایهی اساسی عملگرایی یعنی انگیزه، اراده و امید میپردازد.
پایههایی که اگر اصلاح شود فرد برای همیشه از مشکلاتی مانند عدم عملگرایی، اهمالکاری، ناامیدی، بیانگیزگی، بیحوصلگی و بیاراده بودن نجات مییابد و درخشیدن را آغاز خواهد کرد.
جلد اول
جلد اول از کتاب جذاب «قویتر از قبل» شامل دو بخش است:
بخش اول پاسخ به این سوالات است که «چرا اهمالکاری میکنیم؟ آیا اینکه گاهی حوصلهی انجام کاری را نداریم، عادی است یا خیر؟»؛ در واقع با بیان مباحث علمی نورورساینس(علوم اعصاب) با زبانی ساده، این مسئله بررسی و پاسخ داده میشود. این شناخت موجب میشود نگرانی شما از اهمالکاریتان کاهش یابد و با تمرکز بالا به دنبال ایجاد انگیزهای پایدار باشید.
در بخش دوم، طی ۱۲ فصل(مَشعَل)، مبحث «انگیزه» از ۱۲ زاویهی جذاب، کاربردی و ریشهای شکافته میشود. هر فصل به باوری اشتباه و یا مسئلهای حیاتی در مورد انگیزه میپردازد که به جرات میتوان گفت حتی یک فصل از آن میتواند مشکل بیانگیزگی افراد را حل کند. در این بخش با مثالهای عینی و قابل درک، اهمیت انگیزه در زمینههای مختلفی همچون تحصیلی، شغلی، خانوادگی، عاطفی، اجتماعی و… نشان داده میشود و فرد را به سمت داشتن انگیزهای پایدار و با کیفیت در همهی زمینهها هدایت میکند.
جلد دوم
جلد دوم از کتاب جذاب «قویتر از قبل» شامل چهار بخش است:
گاهی داشتن انگیزه به تنهایی کافی نیست. بخش اول از جلد دوم به اهمیت داشتن «اَهرُم اراده» برای انجام کارهای سخت و رسیدن به موفقیت میپردازد؛ همان اهرمی که نبودنش موجب میشود یک فرد حتی نتواند از شر افکار و احساسات مزاحم خلاص شود چه رسد به اینکه بخواهد با برنامهریزی به سمت اهدافش حرکت کند؛ اراده دقیقاً همان اهرمی است که انسانهای عادی را به اسطورههای تاریخساز تبدیل کرده است.
همیشه ممکن است ناامیدی سراغ یک فرد باانگیزه و با اراده بیاید و او را از مسیر موفقیت خارج کند. در بخش دوم از جلد دوم کتاب، مبحث بسیار مهم «نگاه امید» مطرح شده است که فرد را برای چنین شرایط ناامیدکنندهای ضدگلوله میکند. این آمادگی با درک مباحثی همچون «معنای زندگی»، «ایمان» و «یقین» به اوج میرسد.
فردی که انگیزه، اراده و امید در او ریشه دوانیده است، برای اجرای بهتر دانستهها و استفاده از تواناییهایش نیاز به تکنیکهای ساده و کاربردی عملگرایی دارد. بخش سوم و چهارم از جلد دوم به زیبایی و با دقت بالا،همین موارد را پوشش میدهد.
کتابی چند رسانهای:
یادتان باشد که کتاب «قویتر از قبل»، یک کتاب چند رسانهای جذاب است. ویدئوها و فایلهای صوتی جذابی که به صورت کدهای QR در قسمتهای مختلف هر دو جلد قرار داده شده است، اهمیت و گیرایی مطالب بیان شده را بیشتر کرده و شوق شما را به مطالعه صفحه به صفحه کتاب، مضاعف خواهد کرد.
کار تمام نشده است:
احتمالا بسیاری از افرادی که این کتاب جذاب را مطالعه میکنند بارها اقدام به سحرخیزی و برنامهریزی کردهاند اما به طور پایداری موفق نبودهاند. مینیدوره «شکستن قفل سحرخیزی و برنامهریزی فقط طی ۴ هفته به سبک اسماعیل محمدی»، هدیهای ارزشمند است از طرف نویسنده به خوانندگان کتاب جذاب «قویتر از قبل»…
علاوه بر هدیهی فوق، یک سوپرایز عالی و بسیار ارزشمند نیز برای خوانندگان ارجمند در نظرگرفته شده است. همهی هدایا در حین مطالعهی کتاب و در زمان مناسب تقدیم میشود.
با مطالعهی این کتاب جذاب، نگاهتان به زندگی، کسبوکار و موفقیت به گونهای متفاوت خواهد شد که قادر خواهید بود قویتر از قبل فکر کنید، قویتر از قبل تصمیم بگیرید و قویتر از قبل در مسیر زندگی و موفقیت قدم بردارید و در یک کلام، قویتر از قبل بدرخشید.
نوجوانان و جوانان دههی ۷۰ و ۸۰ که به گمان من همچون کوههای آتشفشانی هستند که چون نمیدانند چه پتانسیلی دارند، چون نسبت به نسلهای قبل خواستههای متفاوتی دارند و چون راه رسیدن به آرزوهایشان را نمیدانند، ممکن است در همین سنین کم سردرگم شده و دچار بیانگیزگی، ناامیدی و سستی اراده شوند. فقط کافی است از دریچه نگاه خودشان به گونهای نو و متفاوت به زندگی، موفقیت و خوشبختی نگاه بیندازیم… نگاهی که جسارت متفاوت فکر کردن و متفاوت عمل کردن را در این نسل زنده میکند… نسلی که جز خلاقیت و شکوفایی در انتظارش نیست.
آه از دههی ۶۰ که میتوان گفت، دو برابر سنشان سختی کشیدهاند و ناکامیهای متعددی را تجربه کردهاند. جوانان سختکوشی که ممکن است در جستجوی موفقیت راههای زیادی رفته باشند و حتی عدهای از آنها دستاوردهایی هم داشته باشند اما اغلب بر این باورند که سزاوار جایگاه بهتری هستند؛ جایگاهی که بتوانند با انگیزهای بالا از همهی پتانسیلهایشان استفاده کنند، از شغل و کسبوکارشان لذت ببرند و به آینده امیدوار باشند.
اما بگویم از افراد میانسال و مسنی که ممکن است گمان کنند چون فرصتهای جوانی را از دست دادهاند، دیگر شانسی برای موفقیت ندارند. در این کتاب متوجه خواهند شد که با کولهباری از تجربه، همچون الماسی هستند که زمان استخراج و درخشیدنشان فرا رسیده است.
علاوه بر افراد فوق، مطالب جذاب کتاب «قویتر از قبل» برای مادر و پدری که دغدغهی آیندهی فرزندشان را دارند و همچنین برای معلم و استادی که مایل است اثرگذاری وسیعتر و عمیقتری بر دانشآموزان و دانشجویانش داشته باشد مناسب است.
حتی اگر کارمند یا خانم خانهداری هستید که مایل هستید از ناحیهی امنتان خارج شوید اما انرژی و انگیزهی مورد نیاز را ندارید، یا صاحب کسب و کاری هستید که از بیانگیزگی کارمندانتان مینالید، این کتاب میتواند راهگشا باشد.
بنابراین توصیه میکنم که در هر خانهای حداقل یک سری از کتابهای دوجلدی «قویتر از قبل» وجود داشته باشد. در واقع تلاش کنید این کتاب را زندگی کنید.
زمانی که حاصل ۱۶سال پژوهش علمی و تجربه عملی خودم را در دوره تخصصی کشف رسالت فردی ارائه کردم، با وجود حیرت زدگی دانشجوهایم از جامع، دقیق و کاربردی بودن محتوای دوره، متوجه یک خلاء همهگیر شدم. مشکلی که تقریبا اغلب آدمها درگیرش هستند و برطرف شدنش برای آنها دغدغه است… وقتی پای صحبتشون نشستم جملات زیر رو ازشون میشنیدم که ممکنه برای شما هم آشنا باشه:
-دوست دارم سحرخیز بشم اما نمیتونم.
-بارها برنامه ریزی کردم که از شنبه پر قدرت شروع کنم اما بازم کارهام در حد همون لیست انجام نشده باقی موند.
-خیلی کتاب و دوره خریدم اما یا خوندنش رو شروع نکردم، یا شروع کردم اما تمومش نکردم و یا اصلا به محتواش عمل نکردم.
-میدونم باید رژیم بگیرم یا باشگاه برم، حتی بارها شروع کردم اما هِی کم میارم وسط راه و رهاش میکنم.
-اصلا احساس میکنم خیلی تنبل و بی عُرضه هستم.
-حتی کتابهای رفع اهمالکاری هم گرفتم و خوندم و کلی دوره گذروندم. اولش خوب فعال شده بودم اما بعد از مدتی دوباره متوقف شدم.
-تا وقتی مربی و کُوچ(coach) کنارم بود، همه چیز خوب پیش میرفت اما بعدش دوباره همون آش و همون کاسه
-میدونم باید به طور جدی به کسب و کار و زندگیم نظم بدم، اما رفقام و حواشی اون نمیذارن انگار.
-منتظرم شرایطش جور بشه که بعدش جوری شروع کنم که شکست نخورم.
-اصلا امیدی به موفقیت ندارم و آینده تاریکه برام
-از من که دیگه گذشته، باید دار و ندارم رو بذارم پای بچه هام
-تمام امید و آرزوی من، مادر، فرزندم و… بود که با از دست دادنش دیگه رمقی برا زندگی ندارم؛ انگار همه چیز برام تمام شده
-خیانت همسرم موجب شد دیگه برا زندگی حس و حال خوبی نداشته باشم.
-از زندگی خسته شدم و هیچی خوشحالم نمیکنه
-اصلا انگار قفل شده زندگیم
وجه مشترک همهی این آدمها اینه که انگار زندگی فردی، اجتماعی و شغلی شون در یک جایی از زمان متوقف شده است. انگار ماشین زندگی شون دیگر سوخت کافی برای استارت زدن و حرکت کردن ندارد؛ چه برسد به حرکت پر شتاب. همهی این انسانها در عملگرایی مشکل ریشهای دارند. دقت کردید چه گفتم؛ «مشکل ریشهای». همین موجب میشود که راهکارهای سطحی و حتی تکنیکهای موجود در اغلب کتاب ها و دوره ها، برایشان کارساز نباشد و موجب بدگمانی آنها نیز شود. واقعا هم حق دارند؛ هم پولشان را میدهند… هم وقت و انرژیشان را برای اجرای این راهکارها میگذارند و هم نتیجهی پایدار و دائمی نمیگیرند؛ به گونهای که پس از مدتی، به همان فرد بیانگیره، بیاراده و ناامید قبلی بازمیگردند… اتفاق بدی که میافتد این است که وقتی این اتفاق چند بار بیفتد، رسما برچسب بیعرضه، تنبل و ضعیف بودن را بر خود حک میکنند. پذیرش بیعرضه بودن در این افراد مساوی است با توقف تلاش برای خلق آیندهی دلخواه شان. درواقع این توقف به معنای مرگ انسان است.
به قول کتاب «باشگاه ۵صبحیها»: چه بسیارند انسانهایی که در ۲۰سالگی مردهاند اما در ۸۰سالگی خاک میشنود.
انسانهایی که تسلیم شدهاند؛ تسلیم عادی شدن و عادی ماندن؛ تسلیم اینکه برای اسطوره شدن خلق نشدهاند و قرار نیست به اهداف و آرزوهایشان برسند. توقف و تسلیمی مرگبار… به گونهای که انگار زندگیشان طلسم شده است…
برایم مهم بود که این قفل و تلسم را بشکنم و این توقف را به حرکت تبدیل کنم. این شد که کتاب جذاب «قویتر از قبل» متولد شد.
وقتی علت این توقف را ریشهیابی کردم، متوجه شدم این افراد در یکی یا همهی موارد زیر مشکل دارند:
۱) انگیزه
۲) اراده
۳)امید
این مسئله وقتی برایم مهمتر شد که در جلسات مشاوره با این افراد، متوجه شدم که اغلب نه تعریف صحیحی از این سه واژهی «انگیزه»،«اراده» و «امید» دارند و نه اصلا از قدرت واقعیشان اطلاع دارند؛ دیگر چه برسد به راههای تقویت آنها…
این شد که تصمیم گرفتم در کتاب «قویتر» از قبل این سه موضوع را به طور ریشه ای در دو جلد تشریح کنم.
اما در این مسیر یک مشکل دیگر بود: اینکه مخاطب این کتاب افرادی هستند که ممکن است حتی حوصلهی خواندن کتاب را هم نداشته باشند. بنابراین تصمیم گرفتم اینگونه محتوای کتاب را جذاب کنم:
– از مثالهای متنوع استفاده کردم.
– حدودا ۳۰ فایل ویدئویی را در جاهای مختلف متن قرار دادم که با مشاهده آن، هم آن مطلب را به زیبایی درک کنید و هم خستگی از تنتان بیرون بیاید.
-جاهایی هم که نیاز بود، از تصویر و نمودار استفاده شد.
اما باز هم کافی نبود…
گمان کردم که شاید اگر در کنار مطالب عمیق و دائمی از تکنیکهای سطحی و موقتی هم استفاده شود، بهتر است. تکنیکهایی که میتواند بسیار شیرین و کاربردی باشد و راه را برای عملگرای شدن و عملگرا ماندنتان باز کند.
به نظر میرسید که دیگر ماموریتم در این کتاب به پایان رسیده باشد.
ولی… ولی آن روح اشباع ناپذیرم ساکت ننشست و تیر خلاص را شلیک کردم.
«دورهی یک ماههی شکستن قفل سحرخیزی و برنامهریزی بر مبنای پروتکل جادویی به سبک اسماعیل محمدی»
بله… درست خواندید… یک دوره عملی در کتاب…
جایش خالی بود…
یه دوره عملی یک ماهه که با کمک آن بتوانید یک زندگی منظم، منعطف و شاد را با سبکی متفاوت شروع کنید.
همهی کسانی که این کتاب را خریداری کرده و با دقت مطالعه میکنند میتوانند با رعایت یک شرط به طور رایگان از مفاهیم این دوره بهرهمند شود. نحوه شرکت در این دوره جادویی را در جایی از کتاب توضیح داده ام. عجله نکنید. به موقع، به آن خواهید رسید.
امیدوارم آگاه عملگرا و مانا باشید.
مجموعه “من مانا“ با شعار “آگاه و عملگرا” از 4 کلمه کلیدی تشکیل شده است. “من“: تاکید بر اینکه تنها راه اثرگذاری بر جامعه، تمرکز بر رشد خودمان است. “مانا“: همه ما میل ذاتی به ماندگاری داریم. “آگاه و عملگرا”: داشتن دو عنصر “آگاهی“ و “عملگرایی“ لازمه مانایی ست. رسالت اصلی ما راهنمایی افراد جهت “کشف رسالت فردی و درک معنای زندگی” ست. مطالب ارائه شده در سایت من مانا به صورت تخصصی در دو حوزه مادی (پزشکی، علوم اعصاب، جامعه شناسی، روانشناسی و…) و حوزه فرا مادی (معنویت، متافیزیک و…) به صورت جامع، همه جانبه و به دور از تعصب می باشد.
خیلی بده که از سایت ما دست خالی بیرون بری🥲
“دوره کشف رسالت” میتونه زندگیتو به سامون کنه
راضی نبودی پسش بده!
اطلاعات رو بذار ما زنگت میزنیم!